بابا رکن الدین شیرازی
بابارُكْنُالدّینِ شیرازی، مسعود بن عبدالله بیضاوی، عالم و عارف سدۀ 8ق/ 14م. اصل وی از بیضا، یكی از روستاهای تابع اردكان از استان فارس بود. تاریخ ولادت او دانسته نیست. مؤلف تاریخ اصفهان و ری او را از خاندان جابری انصاری شمرده است (جابری، 325-326).
باباركنالدین از اوان كودكی به عرفان و تصوف گرایش داشت و پس از آنكه با احوال عارفان آشنایی یافت، به طریق سیرو سلوك گام نهاد. او خود گوید: «از زمان صبا ... از خود ادراك معنایی از معانی، و شأنی از شؤون توحید میكردم» (ص 4).
باباركنالدین نخست نزد عبدالرزاق كاشانی (د736ق/ 1336م) به تعلیم عرفان نظری و سلوك عملی پرداخت و پس از وی از داوود قیصری (د 751ق/ 1350م) بهره جست و نزد آن دو فصوص الحكم ابن عربی را خواند و نیز درحل مشكلات فصوص، از نعمان خوارزمی كمك گرفت (همو، 5، 233، 249). او محضر امین بلیانی (ه م) رادر شیراز دریافته، و از وی به بزرگی یاد كرده، و او را «شیخ المشایخ» خوانده است (ص 222-223).
باباركنالدین در اصفهان درگذشت و در همانجا دفن شد. وفات او برپایۀ سنگ نوشتۀ سر در آرامگاهش در 769ق/ 1368م روی داده است (نك : جابری، 325؛ قمی، 102؛ همایی، ده؛ اقبال، 42؛ قس: آقابزرگ، 24/ 180؛ GAL, S, I/ 793). آرامگاه او كه اكنون در تخت فولاد اصفهان باقی است، همواره محل ذكر و عبادت درویشان و صوفیه بوده است (همایی، یازده؛ نیز نك : ه د، باباركنالدین شیرازی، مقبره).
در مذهب باباركنالدین اختلاف كردهاند: برخی او را شیعه دانسته (جابری، 325-326؛ گزی، 43-44؛ همایی، سه ـ چهار)، و عدهای دیگر او را از اهل تسنن شمردهاند (نك : گزی، همانجا؛ همایی، ده، سیزده ـ چهارده)، اما سنگ نوشتۀ قبرش حاكی از شیعه بودن اوست. از جهت مسلك عرفانی، از جمله در باور به وحدت وجود، او را از پیروان ابن عربی دانستهاند.
آثار
1. نصوص الخصوص فی ترجمة الفصوص، كه شرحی است بر فصوص الحكم ابن عربی و ظاهراً مهمترین اثر اوست. این كتاب در 1359 ش درتهران به چاپ رسیده است.
2. كشف الضرفی نظم الدر، یا شرح التائیة الكبرى اثر ابن فارض كه نسخهای از آن در كتابخانۀ شمارۀ 2 مجلس شورای اسلامی موجود است (منزوی، 2/ 1319؛ دانشپژوه، 6/ 516؛ نیز نك : حاجی خلیفه، 1/ 266؛ بغدادی، 2/ 361).
3. كنوزالرموز، درعلم حروف به فارسی (باباركنالدین، 155).
4. قلندریه ( اقبال، 46).
مقدمۀ مفصل نصوص الخصوص نیز خود به گونۀ تألیف مستقلی است (نك : باباركنالدین، 7).
مآخذ
آقابزرگ، الذریعة؛ اقبال آشتیانی، عباس، «باباركنالدین و مقبرۀ او»، یادگار، تهران، 1342 ش، س 2، شم 4؛ باباركنالدین شیرازی، مسعود، نصوص الخصوص فی ترجمۀ الفصوص، به كوشش رجبعلی مظلومی، تهران، 1359 ش؛ بغدادی، ایضاح؛ جابری انصاری، حسن، تاریخ اصفهان وری، تهران، 1321 ش؛ حاجی خلیفه، كشف؛ دانشپژوه، محمدتقی و ایرج افشار، نسخههای خطی نشریۀ كتابخانۀ مركزی دانشگاه تهران، تهران، 1348 ش؛ قمی، عباس، هدیةالاحباب، تهران، 1362 ش؛ گزی اصفهانی، عبدالكریم، تذكرةالقبور، به كوشش ناصرباقری بیدهندی، قم، 1371 ق؛ منزوی، خطی؛ همایی، جلالالدین، «باباركنالدین شیرازی ... »، نصوص الخصوص (نك : هم ، باباركنالدین شیرازی)؛ نیز: